چرا بخش شهرسازی موفق عمل نکرده است؟
بررسی های علت عدم توفیق بخش شهرسازی در اولین سال از برنامه ششم توسعه حاکی از آن است که مهم ترین علت این امر ضعف فعالیت و عملکرد های مربوط به بیاد های مشارکت در توسعه و عمران شهری بوده ضمن این که ناپایداری برخی زیرساخت ها از جمله زیرساخت های اجتماعی و اقتصادی شهرسازی نیز در این عرصه اثرگذار بوده است.
گزارش های ارائه شده توسط سازمان بودجه و برنامه در سال 96 نشان می دهد، زیرساخت های ایران در زمینه های مختلف از فرهنگی و اجتماعی گرفته تا اقتصادی و سیاسی طی نیم قرن گذشته به شدت تحت تأثیر قرار گرفته است که علت این امر را می توان عوامل درونی و برونی زیادی دانست. بر اساس این آمار تحولاتی سریع و اساسی در حال انجام است که همه کشور و کانون های سکونتی و فعالیتی را دچار تغییر و تحول می سازد.
این وضعیت که به عنوان یک وضعیت گذرا و ناپایدار شناخته می شود، چنان تغییرات سریعی را در زمینه های مختلف اعم از نحوه سکونت، حرکت جمعیت، تغییر قوانین و تشکیلات مدیریتی رقم زده که سبب شده برنامه ریزی و اتخاذ تصمیم در امر توسعه و عمران شهری با مشکلات و تعارضاتی همراه گردد. از جمله این عوامل که تصمیم گیری را به میزان قابل توجهی دشوار ساخته می توان به کمبود زمین و گرانی مسکن اشاره کرد و فاکتور هایی مثل رشد جمعیت، جابه جایی سریع آن ها، افزایش حاشیه نشینی، افزایش نیاز به فعالیت های خدماتی و آلودگی های محیط زیست را نام برد.
این گزارش نشان می دهد نظام برنامه ریزی و مدیریت توسعه شهری با ناهماهنگی هایی همراه بوده و به طوری که در نیم قرن اخیر حجم انبوهی از قوانین و مقررات شکل گرفته است و نهاد ها و سازمان های زیادی مرتبط با توسعه و عمران شهری ایجاد و تشکیل شده اند. علاوه بر این در بخش های مرتبط با مشارکت های شهری و تمرکزگرایی ساختار اداری نیز مشکلاتی مشهود است.
در زمینه حقوق مالکیت و نحوه نظارت و مدیریت و اراضی شهری هم تعارض مقررات و قوانین محسوس است و ناهماهنگی هایی در این راستا به چشم خورده و نگاه ها را متمرکز می سازد، به طوری که یکی از مهم ترین فاکتور هایی که طرح های جامع تفصیلی را با ناکامی هایی همراه می سازد و سبب می شود کارانه ها و سرانه های پیشنهادی محقق نگردند همین امر است.
به عنوان یکی از مهم ترین عواملی که عدم توفیق در بخش های شهرسازی را به همراه داشته است می توان به ضعف بنیاد های مشارکت در توسعه و عمران شهری اشاره کرد. عموما عنوان می کنند برنامه ریزی های راهبردی، بر پایه فرآیند های مشارکتی میان تمام فاکتور های دخیل در حیات شهر هموار می شود، با این حال در ایران مشارکت و همکاری های این چنینی به عنوان پدیده ای جدید و نو به حساب می آید که کماکان تشکیلات لازم را ندارد و از مقررات مورد نیاز بی بهره است.
مهم ترین چالش های مربوط به حوزه مسکن در ایران
بررسی ها نشان می دهد در کشور، میان عرضه و تقاضا تعادل برقرار نیست به عبارتی واحد هایی که عرضه می شوند با الگو های مصرفی و نیاز جامعه همخوانی ندارند که همین امر تعادل میان عرضه و تقاضا را به میزان زیادی تحت تأثیر قرار داده است. به واسطه همین امر، تعداد واحد های خالی در کشور زیاد است چرا که بسیاری از اقشار جامعه نمی توانند با چنین قیمت هایی به خرید خانه دست بزنند از این رو حجم مالکیت در میان خانواده ها کاهش می یابد و بسیاری از آن ها ناچار می شوند به اجاره واحد های مسکونی و مستأجر نشینی روی بیاورند که نتیجه آن، رشد قیمت اجاره است و اجاره بها بیش از پیش افزایش می یابد. علاوه بر این افزایش تعداد سکونتگاه های غیررسمی، تولید اندک مسکن اجتماعی و واحد های حمایتی و فاصله زیادی که میان تقاضا و عرضه ایجاد شده از مهم ترین چالش های حال حاضر بازار مسکن به شمار می روند.
از جمله عوامل موفقیت برنامه ششم توسعه می توان به تمایل بخش های خصوصی برای ایفای نقش در بازار مسکن اجاره ای را نام برد و از آن یاد کرد.
مروری بر پیشنهاد های ارائه شده از سوی برنامه ششم توسعه برای این امر حاکی از آن است که حمایت از تولید مسکن در حجم انبوه و تمرکز بر صنعتی سازی مسکن، سازماندهی به واحد های مسکونی نابسامان، راه اندازی سامانه های الکترونیکی و پیگیری روند به کمک این سامانه ها و در نظر گرفتن تسهیلات و وام های بانکی برای این بخش، از جمله مواردی است که می تواند این بخش را با پیشرفت های چشمگیری همراه سازد.